سردرگمی

سردرگمی...

می دونید در مورد افسردگی چی بدتر از همه است؟اینکه شما ذره ذره نا امید تر میشید و می بینید آدمای دور وبرتون دوستاتون و فامیلاتون همه از کنارتون رفتن یا دارن به سختی تحملتون میکنن چون حوصله مشکلاتتونو ندارن:) شما تنهایید و نمیتونید به هیچکس توضیح بدین که حتی نمیتونید یه بانک ساده واسه باز کردن یه حساب ساده انتخاب کنید تنها و مردد تو انتخاباتون بیشتر از همیشه ترجیح میدین بمونید خونه تو حباب تنهاییتون!گریه میکنید وگریه میکنید و یکی از دلایلتون همین تنهاییه،تنهایی افسردگی رو هرکسی تجربه نکرده و هرکسی ام نمیتونه هضمش کنه... اطرافیانتون نمیفهمنتون شما تنهایید گریه میکنید چنگ میزنید به زندگیتون که شبیه یه گرداب شده شما راه خلاصی ازش ندارین!کم کم قیافتونم شبیه آیکون های غم و ناراحتی میشه... نمیدونید چکار کنید نمیدونید چکار کنید و نمیدونید چکار کنید اگه دوروبرتون آدم افسرده ای میبینید تنهاشون نذارید افسردگی چهره و رنگ نداره شاید یه زمانی که خیلی دیر شده بفهمید خودکشی کردن و مردن غم افسردگی رو دست کم نگیرید غم دوستایی تون که به نظرتون مسخره اس رو به مسخرگی نگیرید آدمای افسرده گاهی وقتا تنهان نه که کسی پیششون نباشه ها نه هستن اما هیشکی نمیفهمتشون!سعی کنید اون دوستی نباشید که کم کم ازش فاصله میگیرید... + سعی نکنید به آدمای افسرده بگید ببین زندگی خوشگلیاشو داره ببین همه چیز آرومه این مزخرف ترین سردرگمی...

بین دونفر خروپفی گیر کردم مادر عزیزم و دخترداییم:)میخوام بگم مامان جان میشه بگی اون هندزفری خراب من کجاس بکنم تو گوشم راحت بخوابم ولی میترسم چون دوبار مامان جان رو بیدار کردم یکبار برای آب جوش کافی قبل از کنسلی کلاس یکبار برای کمردرد و آب جوش کیسه آب گرم و الان من خیلی منفورم اگه مامانمو بیدار کنم ینی اگه بیدار شه فحشم میده:)+دیشب خواب بد دیدم تعقیب و گریز و ترسناک صبح که بلند شدم سرم گیج میرفت و کمرم درد میکرد انگار یکی محکم کوبیده باشه تو کمرم:/ینی من با جسمم خواب میبینم؟ سردرگمی...